۱۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

فکرمونو درگیرِ همه چیز نکنیم!!!




همیشه عشق باشد , همیشه برکت... :)

  • ۶ پسندیدم
  • نظرات [ ۱۱ ]
    • حوا بانو
    • پنجشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۶

    دلتنگی از جنسِ رفاقت...

    امروز آخرین روزِ مدرسه بود...12 سال پشتِ نمیکت نشستن گذشت...خیلی زود گذشت...خیلی زیاد...هق هق هق هق

    از همین الآن واسه شیطنتامون دلتنگم...دلتنگم واسه سلام و احوال پرسیایِ اولِ صبحِ خاصِ خودمون...دلتنگم واسه ترکی حرف زدن سرِ کلاسِ درس...دلتنگم واسه با چشمِ باز خوابیدن سرِ کلاسِ جدی ترین معلمِ مدرسه :) ...دلتنگم واسه"بی خیال رفیق! همه چی درست میشه" گفتنامون وقتی میدیدم یکی تو خودشه...دلتنگم واسه کف زمین نشستن و پفیلا خوردنامون...دلتنگم واسه پروژه های سنگینِ تقلب کردن :))  ... دلتنگم واسه سرِ کلاس درس لواشک خوردن..دلتنگم واسه کنسل کردنِ امتحانا...دلتنگم واسه درس نخوندنامون...دلتنگم واسه رفیقام...شاید عجیب باشه!!!...ولی من از همین الآن دلتنگم واسه روزایِ خوب و نابِ مدرسه...واسه دانش آموز بودن...من امروز شدیدا دلتنگم...دلتنگم...دلتنگ...هق هق هق




    دمِ رفیقایِ بامعرفتم که همیشه باهام بودن گرم...

    +این پست رو یهویی گذاشتم...متاسفانه وقت نداشتم که از آرایه ها استفاده کنم و ادبی بنویسم :))) (الکی مثلا خیلی ادبی می نویسم :) )...میدونم متنِ ساده ایه...ولی خب از دل برآمده و نوشته ی دِلیه :))

    ++دلم برای همه رفیقام تنگه...یه سری از رفیقام که پارسال مدرسشونو عوض کردن و نمیبینمشون...دلم واسه اونا بیشتر تنگه...هق هق هق...


    همیشه عشق باشد همیشه برکت...


  • ۷ پسندیدم
  • نظرات [ ۱۳ ]
    • حوا بانو
    • چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۶

    چند روزیست دلم میلِ زیارت دارد *** باز حس میکنم این قلب حرارت دارد...

    این روزها دلم دوراهی میخواهد...

    یک دوراهی از جنسِ زیارت...

     

    Tanhatarin Hava




    امیدوارم که به زودیِ زود تو این قطعه از بهشت دست بر سینه بگذارید و سلام بدهید به آقا امام حسین(ع) و آقا ابوالفضل العباس(ع) ...ان شاءالله...


    فعلا که اونجا نیستیم متاسفانه...هق هق هق...پس از راهِ دور سلام میدیم ...


    اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

    اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

    ألسَلاَمُ عَلَیکَ یَا أبوُالفَضل ِ اَلعَبّاس





     

    +عیــــــــــــــداتون مبارک دوستان... :))

    ++براتون بهترینهارو از خدا میخوام...زندگیتون سرشار از لبخندِ خدا...دلتون شاد ؛)

    +++راستی شاعر عنوانِ این پست هم خانومِ طیبه عباسی هستن...



  • ۶ پسندیدم
  • نظرات [ ۱۰ ]
    • حوا بانو
    • يكشنبه ۱۰ ارديبهشت ۹۶

    این روزها سرشارم از نبودنت جانانِ من...






    +خوشحال میشم نظرتونو راجع به این نوشته ی کوتاهِ خودم بگید :)

    ++اصلِ حالم خوش نیست...هق هق هق :(

    +++امیدورام اصلِ حالِ شما خوش باشه :)

    ++++و مثه همیشه "باشد که رستگار شویم" :)

  • ۸ پسندیدم
  • نظرات [ ۱۷ ]
    • حوا بانو
    • چهارشنبه ۶ ارديبهشت ۹۶

    بارون که میباره باید بری زیرِ بارون...بــــــــــــــایــــــــد!

    باور کن وقتی که بارون میباره باید بلند شی...چادر سیاهتو سر کنی و بزنی به دلِ خیابونا...

    بدونِ چتر...با پایِ پیاده...بری تو خیابونای خلوت و دستاتو باز کنی راه بری و راه بری و راه بری...بدونِ غصه ی خیس شدن...بدونِ دغدغه ی سرما خوردن...بدونِ غصه ی سینه پهلو کردن...راه بری و زندگی کنی...سرتو بالا بگیری و لبخند بزنی به آسمون...اجازه بدی دونه های بارون صورتتو خیس کنن...زیر لب شکر کنی خدارو...غرق شی در خوشبختی و فراموش کنی بدی هارو...پلیدی هارو....دروغ هارو...زشتی هارو...اجازه بدی که همه ی بغض ها و دلخوریاتو بارون بشوره...و شروع کنی به دعا کردن واسه همه ی آدمایِ زندگیت...واسه همه و همه دعا کنی...و حتی واسه اونایی که دلتو شکستن بیشتر دعا کنی...

    بارون که میباره باید بلند شی و از خونه بزنی بیرون...بارون که میباره فرصتی داری واسه دیوونگی...واسه آروم شدن...واسه دعا کردن...واسه رو جدولا راه رفتن و خیس شدن...واسه فکر کردن به هیچ چیز...واسه لبخند زدن و زندگی کردن...واسه اینکه با دلی سرشار از آرامش به خونه برگردی و با کلی امید دوباره شروع کنی...

    باورتر کن وقتی که بارون میباره بایــــد بری زیرِ بارون...باید خیس شی...باید حس کنی این حسِ قشنگ رو...بـــایـــد!

     

       

    وقتی دعا در زیر باران مستجاب است

                                                   دیگر چه کاری بهتر از آن زیرِ باران؟!

            

     



    +  Tanhatarin Havaمیگه که : نمیفهمم اون دسته از آدمهایی را که با چتر میرن زیرِ بارون...گارد گرفتن جلویِ زیبایی!؟!؟! (مشایخ الشیوخ جلد 14 ص 1253 :))) )

    ++بازم داره بارون میباره ...اونم با رعد و برق ...من و این همه خوشبختی محاله... :)

    +++عیدتون مباااااارک...

     


  • ۴ پسندیدم
  • نظرات [ ۱۴ ]
    • حوا بانو
    • سه شنبه ۵ ارديبهشت ۹۶

    ما داریم سعی می کنیم که کنکورو بخوریم :)

    یه روزِ خوبِ درسی با یه رفیقِ درسی تو نمازخونه ی مدرسه :)

    به امید روزی که هممون موفق بشیم...

    باشد که رستگار شویم :)))


  • ۱۰ پسندیدم
  • نظرات [ ۲۱ ]
    • حوا بانو
    • جمعه ۱ ارديبهشت ۹۶
    این نمکدانِ خدا جنسِ عجیبی دارد
    هر چقدر می شکنیم باز نمکها دارد



    باشد که رستگار شویم :)
    پیوندهای روزانه