منم تنهاترین حوا...
تنهاترین حوایی که حاضر نیست تنهاییِ ناب و پاکش را با هــــر آدمی قسمت کند...
آی آدم ها...
دست از سرِ من بردارید...
بروید و حوایِ خودتان را پیدا کنید...
من هم به دنبالِ آدمِ خودم خواهم گشت...
آدمی که قدرِ حوای ِ زندگیش را بداند...
آدمی که برایِ لبخندِ حوایِ عزیزش آسمان را به زمین بدوزد...
آدمی که عاشق بودن را با بند بندِ وجودش بلد باشد...
آدمی که دیوانه ی باران باشد...
آدمی که هم زمان آدمِ چند حوا نباشد...
آدمی که آآآآآدم باشد...
Tanhatarin Hava
::) :+ منتظرِ نظر و نقدای سازندتون درباره ی این دلنوشته هستم دوستان